نیازی نیست وجود نا آرامم را آرامش بخشی.دستت را در دستانم گذاری.
نگاهت را در چشمان غریبم بدوزی.صدای نامنظم تپیدن قلبم را بشنوی.
بغض را از صدایم بگیری و عاشقانه در گوشم زمزمه کنی که دوستت دارم.
به هیچ کدام نیازی نیست.فقط به من اطمینان بده که قلبت تا ابد مال من است.
همین برایم کافی است
کاش می شد عشق را ابراز کرد یا که عشق را با سحر اغاز کرد
لحظه به لحظه دم به دم ساعت به ساعت خواهمت
گر خوشم یا نا خوشم در هر دو حالت خواهمت
می دانی عشق چیست؟ آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاریست.
درد می دانی چیست؟ آنچه از عشق تو در سینه تنگم باقیست
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
عاشقی متفاوت ::: یکشنبه 85/8/21::: ساعت 10:35 صبح
لطفهای شما: دیدگاه
موضوعات یادداشت:
>> بازدید وبلاگ <<
دیدار های امروز: 0
کل دیدارها :34221
کل دیدارها :34221
>>چقدر مونده تا ملاقات خدا؟؟؟ <<
>> می خوای منو بشناسی؟؟؟<<
عاشقی متفاوت
من پسری هستم مهربان خواستنی حساس باهوش و کمی بیخیال
من پسری هستم مهربان خواستنی حساس باهوش و کمی بیخیال
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لینک دوستان<<
>>موسیقی وبلاگ<<
>>انباریه نوشته هام<<
دردودلها
عکسهای قشنگ
دردو دلها2
عشق
دلتنگی
آرزو
آدم دورو
بی معرفت
ماه
ای کاش
دو خط موازی
دیگه ئیره
دردودل ها
زمستان 1385
پاییز 1385
عکسهای قشنگ
دردو دلها2
عشق
دلتنگی
آرزو
آدم دورو
بی معرفت
ماه
ای کاش
دو خط موازی
دیگه ئیره
دردودل ها
زمستان 1385
پاییز 1385
>>جستجو در وبلاگ<<
جستجو:
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<